تقاطع نفوذ؛ نقش کریدور جدید گروه ۲۰ و اروپا در خاورمیانه چند قطبی
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۴۴۴۸۹
تین نیوز
کریدور تجاری جدید که هند را از طریق خاورمیانه به اروپا متصل می کند، می تواند فرصت هایی را برای اروپایی ها فراهم کند تا نفوذ ژئواکونومیک خود را در خلیج فارس تقویت کنند.
به گزارش تین نیوز به نقل از بازار، اعلامیه اخیر گروه ۲۰ مبنی بر ایجاد کریدور اقتصادی هند_خاورمیانه_اروپا که توسط هند، ایالات متحده، اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، عربستان سعودی و امارات امضا شد، از سوی اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، به عنوان یک پیشرفت تاریخی مورد استقبال قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حالی که هدف این پروژه ساخت راه آهن و سپس کابل های دیجیتال و برق و همچنین یک خط لوله هیدروژن تمیز از هند به اروپا از طریق اردن و اسرائیل است، برای غرب، این موضوع نشان دهنده تلاشی برای رقابت با نفوذ فزاینده چین در خاورمیانه است. از آنجایی که اروپاییها آماده ارائه یک برنامه عملی مشخص برای پروژه میشوند_ برنامهای که قبل از هر چیز نیاز به غلبه بر چالشهای حیاتی بزرگ دارد_ باید توسط انتظارات ژئوپلیتیک واقعبینانه هدایت شوند.
در منطقه ای که چند قطبی جهانی را پذیرفته است، کریدور هند_خاورمیانه_اروپا می تواند به عنوان یک پلتفرم برای تأیید برخی از نفوذ اقتصادی غرب و ترویج ثبات رشد اقتصادی عمل کند. با این حال، این امر وسیله ای برای دور کردن قدرت های منطقه ای از پکن نخواهد بود.
از طرفی، این کریدور به سرعت غرب را وادار خواهد کرد که با عدم تطابق بین نحوه نگاه آنها و بازیگران کلیدی خلیج فارس به جهان چندقطبی مقابله کند، در حالی که غرب بر این باور است که همچنان میتواند نفوذ منطقهای خود را به قیمت چین تقویت و جایگزینی برای طرح کمربند و جاده پکن ارائه کند.
اما بازیگران خلیج فارس این توافق را در چارچوب یک نظم جهانی جدید می بینند که در آن می توانند روابط خود را با چین و غرب متعادل کنند تا منافع خود را به حداکثر برسانند. در همین راستا، تحلیلگران منطقهای، جهان چندقطبی را دنیایی توصیف میکنند که مشروط به وجود ابرقدرتها نیست، اما در آن ابرقدرتها «احتمالاً توسط قدرتهای متوسط و کوچکتر مشروط میشوند»، مانند خود پادشاهیهای خلیج فارس.
پادشاهیهای خلیج فارس نگرانیهای اروپا و ایالات متحده در مورد آسیبپذیری وابستگی اقتصادی به چین و روابط انرژی با روسیه را ندارند. در عوض، آنها مرکزیت ژئوپلیتیکی خود را با موقعیت خود به عنوان قطب جهانی، با سرمایه گذاری بر موقعیت ژئواستراتژیک خود بین آسیا، آفریقا و اروپا مرتبط می دانند. در هر صورت، پادشاهی های خلیج فارس به دنبال تقویت بیشتر اتصال هستند که اتکای خود را به زنجیره های عرضه کاملاً جهانی شده افزایش می دهد.
کریدور هند_خاورمیانه_اروپا به جای رقابت با یک کمربند_یک جاده، همسو خواهد شد و بازیگران منطقه ای آن را به نفع خود می بینند که با هر دو کار کنند
از این نظر، کریدور هند_خاورمیانه_اروپا به جای رقابت با یک کمربند_یک جاده، همسو خواهد شد و بازیگران منطقه ای آن را به نفع خود می بینند که با هر دو کار کنند. به این ترتیب، جای تعجب نیست که این توافق تنها چند روز پس از دعوت رسمی عربستان سعودی و امارات برای پیوستن به گروه بریکس امضا شد. حتی با پیشروی کریدور هند_خاورمیانه_اروپا، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خود را با افزایش اهرم ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود جسور می بینند، زیرا غرب، چین و روسیه برای شراکت خود پس از حمله به اوکراین رقابت می کنند.
در نتیجه، آنها در برابر فشار غرب برای عقب نشینی از آغوش راهبردی فزاینده خود از چین و همچنین همکاری مستمر با روسیه مقاومت خواهند کرد. این امر بعید است تغییر کند؛ حتی اگر پادشاهی های خلیج فارس برای امنیت خود به ایالات متحده وابسته باشند، پویایی که واشنگتن اکنون دوباره بر آن تاکید می کند_از طریق استقرار نیروی دریایی جدید، معماری جدید امنیتی هوش مصنوعی موسوم به گروه ویژه ۵۹، و چشم انداز تضمین های امنیتی برای ریاض در ازای عادی سازی با اسرائیل (که ممکن است خطوط کلی آن در توافقنامه امنیتی جدید آمریکا و بحرین قابل مشاهده باشد).
برای ایالات متحده، این تعهدات امنیتی منعکس کننده تلاشی برای معکوس کردن برداشت های منطقه ای از تعدیل نیرو است. اما به طور فزایندهای واضح است که کشورهای منطقه احساس میکنند که جاهطلبیهای ایالات متحده که هم به دلیل تمایل به مقابله با چین و هم با هدف سیاسی داخلی بایدن برای گسترش عادیسازی منطقهای با اسرائیل انجام میشود_ به آنها این فضا را داده است تا خواستههای بیسابقهای از واشنگتن مطرح کنند.
در پنج ماه اول سال ۲۰۲۳، امارات به ارزش ۲۳۳ میلیون دلار قطعات کامپیوتری و تجهیزات ارتباطی و الکترونیکی به روسیه صادر کرده؛ در حالی که این رقم در مدت مشابه سال گذشته دو میلیون دلار بود
در واقع، قابل توجه است که روابط خلیج فارس با روسیه و چین با چه سرعتی در حال رشد است. از زمان جنگ اوکراین، امارات به یک پناهگاه امن برای سرمایه روسیه و همچنین به یک مرکز کلیدی انتقال فناوری با استفاده دوگانه به روسیه تبدیل شده است. در پنج ماه اول سال ۲۰۲۳، امارات به ارزش ۲۳۳ میلیون دلار قطعات کامپیوتری و تجهیزات ارتباطی و الکترونیکی به روسیه صادر کرد در حالی که این رقم در مدت مشابه سال گذشته دو میلیون دلار بود.
نگرانیهای سطح بالای ایالات متحده و اروپا، از جمله نگرانیهایی که فون در لاین به همتای اماراتی خود محمد بن زاید در یک نشست دوجانبه بیان کرد، توسط امارات کنار گذاشته شده است، که نشاندهنده عدم تمایل آنها به تغییر موضع است. به طور مشابه، عربستان سعودی شراکت انرژی خود را با مسکو تقویت کرده است تا قیمت نفت را علیرغم فشار غرب در بالاترین سطح حفظ کند و در عین حال مقادیر بی سابقه ای از محصولات نفتی روسیه را با قیمت پایین تر وارد کرده است.
در همین حال، چین اکنون بزرگترین خریدار نفت و گاز شورای همکاری خلیج فارس است. با وجود هشدار غرب، شرکت چینی هوآوی بر بازار خلیج فارس برای زیرساختهای دیجیتال دارای تسلط است و پکن در بنادر استراتژیک منطقهای مانند دقم عمان و بندر اسلامی جده عربستان سعودی سهام دارد و یک پایگاه دریایی چین در امارات متحده عربی موجود است که میتواند برای اهداف نظامی غیرنظامیان استفاده شود.
در هسته روابط شورای همکاری خلیج فارس با روسیه و چین، بیزاری مشترک از تحریم های غرب وجود دارد که ناشی از وابستگی جهانی به دلار آمریکا است. پکن به طور فعال در حال بحث در مورد اقدامات دلارزدایی از جمله پترو یوآن و ایجاد پلتفرم های ارزهای دیجیتال برای دور زدن دلار است. ایجاد یک ارز مشترک جدید و ابزارهایی برای عملیات مشترک غیر دلاری، به عنوان مثال در بانک توسعه جدید، اکنون موضوعات کلیدی مورد بحث در گروه جدید بریکس است.
کریدور هند_خاورمیانه_اروپا این پویایی ها را معکوس نخواهد کرد. اما این بدان معنا نیست که این پروژه نمی تواند منافع اروپا را تامین کند. همچنان میتواند ابزاری برای تقویت مشارکتهای اقتصادی و نفوذ در منطقه باشد و حتی ممکن است اهرمی برای تحت فشار قرار دادن خلیجفارس برای کاهش خطر از پکن در مناطق خاص ایجاد کند.
تاکید اروپاییها این است که وابستگی بیش از حد به پکن، خلیجفارس را در معرض خطرات اجبار اقتصادی و تنگناهای زنجیره تأمین و همچنین پیامدهای رکود اقتصادی چین قرار خواهد داد
تاکید اروپاییها این است که وابستگی بیش از حد به پکن، خلیجفارس را در معرض خطرات اجبار اقتصادی و تنگناهای زنجیره تأمین و همچنین پیامدهای رکود اقتصادی چین قرار خواهد داد. اروپاییها همچنین میتوانند روشن کنند که اگر حاکمان خلیجفارس اجازه دهند مسکو و پکن از کشورهای خود به عنوان درهای پشتی فناوری، تجارت مالی، و بازارهای کالا و خدمات غرب بهرهبرداری کنند، محدودیتهای شدیدی برای توسعه پروژههای ارتباطی کریدور هند_خاورمیانه_اروپا ایجاد خواهد کرد.
این امر دسترسی خلیج فارس به پروژههای حساس را محدود میکند، همانطور که با تردید در اجازه دادن به عربستان سعودی برای پیوستن به اتحاد جتهای جنگنده نسل بعدی بریتانیا، ایتالیا و ژاپن، برنامه جهانی رزمی هوایی، و شکست امارات متحده عربی در تامین امنیت اف ۳۵ آمریکا نشان داده شد. اخیراً، تماسها با شرکتهای دفاعی تحریمشده روسیه و چین منجر به فروپاشی یک معامله بزرگ بین شرکت سعودی «اسکوپا دیفنس» و همتای آمریکایی آر تی ایکس شد که دانش فنی برای ساخت سیستمهای دفاع هوایی پیشرفته را در اختیار عربستان قرار میداد.
کریدور هند_خاورمیانه_اروپا احتمالا منجر به افزایش نفوذ اروپا در کنار چین خواهد شد، نه در جای خود. این پویایی با این واقعیت تقویت می شود که این کریدور به عنوان یک کالای عمومی مشترک ظاهر می شود، حتی تا حدی برای کسانی که با آنها رقابت می کند، مانند چین یا حتی ایران. این کشورها همچنین به دنبال استفاده از شبکه زیرساختی هستند، نتیجه ای که احتمالاً توسط پادشاهی های خلیج فارس که به دنبال به حداکثر رساندن دستاوردهای اقتصادی خود و تقویت تنش اقتصادی منطقه ای هستند، حمایت می شود.
اما اروپایی ها باید مایل به پذیرش این موضوع باشند و فعالانه با شرکای خلیجفارس همکاری کنند تا بر دیدگاه کریدور هند_خاورمیانه_اروپا بهعنوان پلتفرمی برای ترویج رشد اقتصادی فراگیر و پایدار در سراسر منطقه تاکید کنند. رویکرد انحصاری که تنها به نفع امارات، عربستان سعودی، اردن و اسرائیل است، شکست خواهد خورد و تنها تنش های منطقه ای را در این روند افزایش خواهد داد.
درعوض، برنامه کریدور هند_خاورمیانه_اروپا باید برای گسترش به سوی دیگر بازیگران منطقهای مانند عمان باز گذاشته شود؛ در حالی که عمان میتواند به جای امارات، دسترسی گستردهتری به بندر فراهم کند. ترکیه هم که گنجاندن آن می تواند تنش زدایی در شرق مدیترانه را تشویق کند و مصر هم برای کاهش نگرانی ها مبنی بر اینکه هدف اصلی کریدور هند_خاورمیانه_اروپا دور زدن کانال سوئز است، قابل توجه است.
اگر کریدور هند_خاورمیانه_اروپا با تعهد جدی و پشتوانه انتظارات واقعبینانه و گرهخوردن به چشمانداز یکپارچگی اقتصادی منطقهای فراگیر دنبال شود، همچنان میتواند نقش معناداری در تأیید ارتباط ژئواکونومیک اروپا در منطقه خلیج فارس ایفا کند
در اینجا، عبور کریدور هند_خاورمیانه_اروپا از تنگه هرمز نیز باید زمینه تقویت تنشزدایی منطقهای با ایران را تقویت کند. برای موفقیت، شرکت کنندگان کریدور هند_خاورمیانه_اروپا همچنین باید اطمینان حاصل کنند که این پروژه محقق خواهد شد و به اندازه کافی فریبنده است که به طور معناداری به بازیگران منطقه ای انگیزه خواهد داد.
این پروژه ده ها میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و با چالش های لجستیکی بزرگی مواجه خواهد شد که مستلزم تعهد قابل توجه غرب است. اما اگر با تعهد جدی، با پشتوانه انتظارات واقعبینانه و گرهخوردن به چشمانداز یکپارچگی اقتصادی منطقهای فراگیر دنبال شود، کریدور هند_خاورمیانه_اروپا همچنان میتواند نقش معناداری در تأیید ارتباط ژئواکونومیک اروپا در منطقه خلیج فارس ایفا کند.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانیدمنبع: تین نیوز
کلیدواژه: کریدور شمال جنوب اتصال هند به اروپا نشست گروه بیست کریدور هند خاورمیانه اروپا کریدور هند خاورمیانه اروپا پادشاهی های خلیج فارس بازیگران منطقه ای همچنان می تواند عربستان سعودی ایالات متحده میلیون دلار اروپایی ها نگرانی ها خواهد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۴۴۴۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!/دیپلماسی را نادیده نگیریم/كريدور عراق-اردوغان- اروپا
به گزارش تابناک، روزنامه های امروز شنبه 8 اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که سیاه و سپید اوراق زدایی از بودجه دولت، یک بار دیگر کنکور ویرانگر!، اوجگیری تنشها در دانشگاههای امریکا در پی حمایت از غزه و پیگیری دیپلماسی اقتصادی با آفریقا پس از آسیا در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: کنکور و ماادریک کنکور! در دو روز گذشته یکبار دیگر آن مناره عظمای نظام تعلیمی ما با افتخار برپا شد. با آنکه به حقیقت یک چاله است، صدها برابر عمیقتر از آن منارهای است که برپا و تظاهر میشود.
کنکور و ماادریک کنکور! در دو روز گذشته یکبار دیگر آن مناره عظمای نظام تعلیمی ما با افتخار برپا شد. با آنکه به حقیقت یک چاله است، صدها برابر عمیقتر از آن منارهای است که برپا و تظاهر میشود. اکنون از کنکور گریزی نیست، اما اگر در سه دهه اخیر جستوجو کنید، صدها بار (صدها یعنی صدها) کسانی از وزیران علوم و آموزشوپرورش و نمایندگان پر ادعای مجلس و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و بسا کسان باربط و بیربط دیگر وعده دادهاند که کنکور را چند سال دیگر (و حتی سال بعد) حذف خواهند کرد و اکنون کنکور همچنان قامت برافراشته و ایستاده است و آن مدعیان رفتهاند، بیآنکه به مجازات آن حرفهای گزاف، کسی یقه آنها را گرفته باشد و به پشت درهای کنکور برده باشد که: از نوبیاموز! که هیچ چیز نیاموختی!
کنکور به اشکال دیگر یعنی با اعتماد به ساختار و انتخاب دانشگاه در همهجای دنیا هست. اما حالا که در کشور ما به این شکل هیولایی برگزار میشود، فقط به این آمار و تحلیلی که از آن دارم، توجه کنید تا ببینید این چه هیولایی است درون یک چاله عمیق به نام کنکور. امسال یک میلیون و ۱۵۲ هزار و ۵۱۸ نفر در کنکور شرکت کردند. با آنکه کسانی که در سن مناسب تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی هستند، چندینبرابر این است ولی جوانان از رفتن به دانشگاه دل کندهاند. در کنکور امسال، زنان (۶۳ درصد) دوبرابر مردان (۳۷ درصد) هستند. این یک فاجعه است. مقصود اول اغلب دانشجویان دختر از رفتن به دانشگاه، بهدستآوردن قدرت انتخاب شریک زندگی بهتر است. اما آن شریک نگون بخت خود را از دانشگاه کنار کشیده و برای فراهمآوردن فرصت سریعتر ازدواج، به دستآوردن یک شغل را بر چهار سال تحصیل یک لیسانس بیخاصیت ترجیح داده است! پس در آینده همان دختر درسخوانده حاضر نمیشود همسر چنین پسر درسنخواندهای شود؛ و این اوج چرخه باطل است. به همینسادگی، پسر درس نمیخواند تا زودتر به کار و پول برسد و بتواند ازدواج کند و دختر درس میخواند تا بتواند همسر بهتری انتخاب کند ولی هر دو بهشدت در حال دورشدن از یکدیگرند! و آمار ازدواج و فرزندآوری گواه این مدعاست!
از رقم ثبتنامیهای کنکور امسال که کمتر از پارسال و پارسال کمتر از پیارسال است، نزدیک ۱۷۰ هزار نفر برای گرفتن کارت ورودی اقدام نکردند! این خودش خوب نشان میدهد که کنکور چه موجودی است! و از کسانی که کارت ورودی گرفتند حدود ۵۰ هزار نفر در کنکور شرکت نکردند. اینها تحلیلهای متعددی میتواند داشته باشد، ولی دستکم میتوان گفت هیولایی است که هرچه به آن نزدیک میشویم، دستهای از روبهروشدن با آن میگریزند! از این تعداد که به کنکور شرفیاب شدند (بهجز کسانی که میدانیم درس نخواندهاند و تست نمیزنند و به جبر خانوادهها یا برای راضیکردن آنان یا برای احتمال بهدستآوردن فرصت گریز موقت از سربازی، پاسخنامهها را شانسی پر میکنند)، شمار بسیار بالایی از کسانی که مجاز به انتخاب رشته میشوند، رشتهای را انتخاب نمیکنند! آمار پارسال نشان میدهد در کنکور ۱۴۰۲، یک میلیون و ۶۰ هزار نفر مجاز به انتخاب رشته شدند و فقط ۶۰۰ هزار نفر انتخاب رشته کردند! از این رقم بسیاری هرگز برای ثبتنام در دانشگاه مراجعه نمیکنند و بسیاری دیگر در همان ترم اول یا سال اول و دوم انصراف میدهند! در یک مورد مشخص دانشجویان رشته باستانسنجی در یکی از دانشگاههای هنر ابتدا ۱۴ نفر پس از قبولی در کنکور، دانشگاه ثبتنام کردند، اما ۹ نفر در ترم اول حاضر نشدند و یکنفر دیگر هم در ادامه منصرف شد! این رشته واحد شیمی دشواری برای علومانسانیها و آقایان و خانمها گویا آن رشته را که یکی از آموزههایش سنجش قدمت آثار با ایزوتوپ کربن ۱۴ است، با رشته باستانشناسی اشتباه گرفته بودند، یا دلایل متورم دیگر! همینجا لازم است یادآوری کنم در بسیاری از دانشگاههای دنیا به دانشجوی ورودی، دقیق و با ذکر مصادیق میگویند که چه درسی میخواند و در آینده چهکاره خواهد شد یا چه فرصتهای شغلی انتظار او را میکشد. اما کنکوریهای ما بسیاری هیچشناختی (هیچ یعنی هیچ) از رشتهای که انتخاب میکنند، ندارند. اما این هیولا هنوز ترسناکترین روی خود را نشان نداده است. روی بی رحم این هیولا آنجاست که بیشتر فارغالتحصیلان رشتههای دانشگاهی، هرگز (هرگز یعنی هرگز) در رشتهای که درس میخوانند، وارد شغل و حرفه نمیشوند و در شغلی که انتخاب میکنند، هیچ وابستگی به دروسی که خواندهاند، ندارند! در اینباره پژوهشهایی شده است که میتوان دید، اما شخصاً مدعی هستم در طول سهدهه کار روزنامهنگاری فقط یکدرصد همکارانم روزنامهنگاری خوانده بودند و از تحصیلات دیگر از مهندسی دامپروری تا حسابداری و حقوق و پزشکی و پرستاری تا میکروبیولوژی در میان آنان فراوان بود. تصور کنید استاد فیزیک را که چهار سال تمام از مکانیک کوانتومی برای دانشجو میگوید و عرق میریزد و بعد دانشجوی خود را میبیند که در یک شرکت تجاری، پشت میز نشسته و بازاریابی میکند و همه به او میگویند آقای مهندس! این است آن هیولای کنکور و آنچه گفتم بهقدر ضرورت یک مقاله ژورنالیستی بود نه بهقدر اندازة آن هیولای ماندگار!
كريدور عراق-اردوغان- اروپا
علي آهنگر طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان كريدور عراق-اردوغان- اروپا نوشت: وقتي در ۱۹ شهريور ۱۴۰۲ بايدن در دهلينو توافق بر سر كريدور عرب-مد را اعلام كرد، تنها صداي مخالف رجب طيب اردوغان بود. بيست كشور ثروتمند جهان كه عنوان جي۲۰ را با خود يدك ميكشند، دو روز شهريور گذشته را در دهلينو به سر بردند. جهان و آنچه در او هست در اين دو روز چشم به خيابانهاي نه چندان پر زرق و برق دهلينو دوخته بود. همه ميدانستند كه چكشهاي نارندرا مودي بر ميز رياست اجلاس نمادي بيش نيست و توافقهاي اساسي همه از پيش صورت پذيرفته است. اما جهان بيتاب از اعلام توافقي بود كه هندوستان را از يك كريدور به امارات و عربستان و از آنجا به درياي مديترانه و اروپا متصل ميكرد. كريدوري كه از آن پس در ادبيات ژئوپليتيك به كريدور عرب- مد شهرت يافت. معلوم بوده و هست كه اين كريدور به اين سادگيها به سرانجامي نخواهد رسيد. اما نكته اين بود كه رجب طيب اردوغان با صداي بلند مخالفتش را با اين كريدور اعلام كرد و بيان داشت تركيه بايد از اين معامله سهمي داشته باشد. امارات متحده عربي از سوي رهبران گروه ۲۰ ماموريت يافت تا رضايت خاطر اين صداي بلند و پرغوغاي آناتولي را كسب كند. نتيجه اين سر و صدا و آن لابيهاي پشت پرده با امارات و قطر در سفر روز دوشنبه سوم ارديبهشت ۱۴۰۳ اردوغان به عراق نمايان شد. وقتي اردوغان در فرودگاه بغداد با استقبال محمد شياع السوداني بر فرش قرمز گام نهاد تا از يگان استقبال سان ببيند، وزيران راه و حمل و نقل امارات و قطر هم در هتلهاي بغداد جا خوش كرده بودند. همه چيز مهيا بود تا رجب طيب اردوغان و شياع السوداني در پشت ميزهاي سالن بزرگ تشريفات كاخ نخستوزيري بايستند و وزيران راه تركيه، عراق، امارات و قطر امضاهايشان را پاي يادداشت تفاهمي براي ايجاد كريدوري جديد بگذارند كه چهره ژئوپليتيك منطقه را تغيير ميدهد.
كريدوري كه از اين پس كريدور عراق-تركيه-اروپا نام دارد كه ما بحق آن را در اين نوشتار كريدور عراق- اردوغان-اروپا نام نهاديم، چراكه برپايي اين كريدور بيش و پيش از هر چيز قاچ بزرگي از كيك تجارت و اقتصاد آينده اقيانوس هند-اروپا را نصيب تركيه ميكند و نقش رجب طيب اردوغان را در به دست آوردن اين قاچ بزرگ ژئوپليتيكي براي تركيه روشن ميدارد. با برپايي اين كريدور كه ظاهرا علاوه بر ارتباط با هند، تجارت و البته رضايت چين را نيز به همراه دارد، عراق و بندر فاو در جهان برجسته ميشوند. فاو شهر بندري كوچكي در دهانه اروندرود است كه براي رزمجويان آن سالها خاطرات عميقي را به همراه دارد. مگر ميشود فاو را بگويي و از آن همه درگذري؟!
آن فاو بيقرار با آن مسجد با نمازگزارهاي مخلص بيشمار حالا تبديل به يك بندر بزرگ ميشود. بندري فخر جبل علي در امارات. اگر بندر جبل علي امارات با ۶۷ اسكله كانتينري لقب بزرگترين بندر خاورميانه را به خود داده، حالا قرار است تا سال ۲۰۲۵ در برابر بندر ۹۰ اسكلهاي كانتينري فاو كلاه از سر بردارد. ميگويند با راهاندازي فاز نخست اين كريدور در ۲۰۲۸ كه تركيبي از بزرگراهها، راهآهن، انتقال خطوط نفت و گاز و خطوط ارتباطات است، زمان رسيدن بارها به اروپا از ۴۵ روز دماغه اميدنيك و ۳۵ روز درياي سرخ، به ۲۵ روز كاهش مييابد. يعني كالاهاي ساخت چين و هند ده روز زودتر به دست مشتريان سيريناپذير اروپايي ميرسد. اما اين تمام مطلب نيست. آنگونه كه ميدل ايستاي ميگويد؛ عراق چشم دارد در قالب اين قرارداد، ۱۷ ميليارد دلار سرمايه جذب كند، ۱۲۰۰ كيلومتر راهآهن خود را از فاو به تركيه و از آن طريق به اروپا برساند، قطارهايي با ۳۰۰ كيلومتر سرعت در ساعت در ريل بگذارد، سالانه ۴ ميليارد دلار درآمد كسب كند و براي ۱۰۰ هزار نفر از جوانان عراقي كار و شغل بسازد. اينها همه خوب است، اما يك نقص عمده و يك عيب بزرگ دارد. نقص عمده داستان پيش گفته اين است كه از دو مبدا اصلي تجارت امروز و آينده كريدورهايي كه قرار است از خليج فارس بگذرد، يعني چين و هند كسي در بغداد نبود تا در كنار وزيران راه چهار كشور عراق، تركيه، امارات و قطر، به عنوان تضمينكننده اصلي دادن كالا و كانتينر پاي قرارداد را امضا كند. و اما عيب بزرگ و بسیار بزرگش اين است كه هيج سهمي براي نقش ژئوپليتيك ايران در منطقه قائل نشده است. مگر ميشود ابركشتيهاي كانتينري با ميليونها تن كالا از جلوي چشمان بندر چابهار و آن پهنه بيكران دشت مكران بگذرند، براي لنجهاي ماهيگيري كنارك دست تكان دهند و در شماليترين نقطه خليج فارس، در بندر فاو پهلو بگيرند؟! آقاي رجب طيب اردوغان لابد فكري كردهاند كه چنين چيزي تحقق يافتني نيست. پس تا دير نشده، چهار كشور تركيه، عراق، امارات و قطر خوب است به تهران بيايند؛ وزيراني از چين و هند هم در پايتخت ايران حضور يابند و بر نقش تاريخي ايران و بندر مكران و چابهار انگشت تاييد بگذارند.
محمد علی سبحانی سفیر پیشین ایران در لبنان، اردن و قطر طی یادداشتی در شماره امروز هم میهن نوشت: یکی از اشکالهایی که سیاست خارجی ما دارد این است که تحت تاثیر نهادهای بیرونی قرار گرفتهاست و در انجام وظایف ذاتی خودش دچار مشکل شدهاست. گاهی مشاهده میکنیم که به وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی حمله میشود که چرا اقدام مشخصی را انجام ندادهاست یا جلوی مشکلاتی را که پدید آمدهاست، نگرفتهاند.
در عین حال که برخی از این انتقادها به دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی وارد است، اما واقعیت این است که ساختار حکومتی، وجود برخی ملاحظات، نقش نهادهای قدرت سخت در مسائل منطقه و گریز از مرکز قدرت سخت باعث شدهاست که اساساً نقش وزارت امور خارجه در جریان برخی پروندهها نادیده گرفتهشود.
در خیلی از فعالیتهایی که جریان دارد، وزارت خارجه گهگاه بیاطلاع است، یا دیر مطلع میشود. در سالهای اخیر ما شاهد بودیم که خیلی اتفاقها رخ دادهاست که وزارت خارجه کشور باید قبل از همه مطلع میشد و برای آن برنامهریزی میکرد، اما متاسفانه نقش وزارت امور خارجه کاملاً نادیده گرفتهشدهاست.
اکثر وزرای امور خارجه کشورمان هم در سالهای گذشته از چنین رفتارهایی گلایهمند بودند و کارشناسان و تحلیلگران سیاست خارجی هم این مسئله را بهعنوان یک معضل و چالش برای نحوه اداره پروندههای خارجی در کشور میدانند.
اگر امروز بخواهیم منطقی به مسائل نگاه کنیم، باید در ساختار تصمیمسازی سیاست خارجی توجه بیشتری شود و تحولی در نحوه تصمیمسازی و سیاستگذاری در سیاست خارجی کشور رخ دهد.
اشکالاتی که متاسفانه وجود دارد و مصداقهای بسیاری از آنها وجود دارد، باید برطرف شود و وظایف ذاتی وزارت امور خارجه به این نهاد بازگردد. نکته دیگر این است که در حوزه سیاست خارجی باید روابط کشور در سطح منطقهای و بهویژه در سطح بینالمللی اصلاح شود.
روابط ما در دنیا در شرایط کنونی، روابط متعادلی نیست، یعنی با تعدادی از کشورها انقدر روابطمان غیرمنطقی جلوه میکند که افکار عمومی نسبت به این روابط حساس شدهاند.
گاهی این احساس پدید میآید که گویی اجباری وجود دارد که اینچنین وزنه برخی کشورها در سیاست خارجی کشور سنگین شود یا اینکه نفوذ از طرف قدرتهای بدخواه باعث شدهاست که مسیر سیاست خارجی کشور از تعادل خارج شود.
متاسفانه در اتفاقهای یکی دو سال گذشته، شاهد این بودیم که وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی روزبهروز بیشتر از تصمیمگیریها و سیاستگذاریها کنار گذاشتهشدهاست.
برای مثال در پاکستان که هفته گذشته رئیسجمهور اسلامی ایران به این کشور سفر کرد، بدون اینکه تصمیم اجماعی وجود داشتهباشد و نظر دستگاه دیپلماسی گرفتهشدهباشد، عملیاتی علیه خاک این کشور انجام شد.
این عملیات هر دلیل موجهی هم که داشت، مشخص بود که بدون کسب نظر تخصصی وزارت خارجه انجام شد و دستگاه دیپلماسی را بدون برنامهریزی در عمل انجامشده قرار داد.
نقش دیپلماسی آنطور که باید و شاید در سالهای اخیر به رسمیت شناخته نشدهاست. من وزارت امور خارجه را مقصر این نقص نمیدانم، بلکه معتقدم وزارت امور خارجه و کارشناسان و دیپلماتهای خبره این نهاد همواره این آمادگی را داشتهاند که نقش ذاتی و مؤثر خود را اجرا کند، اما متاسفانه نهادهای دیگری که دستاندرکار هستند، هنوز اهمیت و ضرورت ایفای نقش وزارت امور خارجه را در تصمیمگیری و سیاستگذاری درک نکردهاند و به همین دلیل از ظرفیت این دستگاه غافل شدهاند.